فصل انگور

قرارمان فصل انگور

  شراب که شدم بیا

تو جام بیاور من جان

جام را خالی از جان کن

                           هراسی نیست...

فقط تو خوش باش

                               همین مرا کافیست...

[ دو شنبه 25 اسفند 1393برچسب:, ] [ 10:36 ] [ مهلا گلی///الهام ]
[ ]

حرف های دل

سرنوشتم چیز دیگر را روایت می کند

بی تعارف این دلم خیلی هوایت می کند

قلب من با هر صدا با هر تپش با هر سکوت

یک نفس دارد دعایت می کند

 

منـی که کنـارش
 تــــو نبــاشـد تــومنـی نمـی ارزد

 

برایم دعا کن!

اجابتش مهم نیست!

نیاز من آرامشی است که بدانم تو به یاد منی


ادامه مطلب
[ دو شنبه 25 اسفند 1393برچسب:, ] [ 8:13 ] [ مهلا گلی///الهام ]
[ ]

خاموش

خاموشی بهانه است

مشترک مورد نظر قصد فراموشی دارد

[ دو شنبه 25 اسفند 1393برچسب:, ] [ 8:10 ] [ مهلا گلی///الهام ]
[ ]

چند سال

چند سال و چند عید باید از عمر تو بگذره تا آدم بشی؟…

ها ......

نه خودت بگو می خوام بدونم

چقدر...


ادامه مطلب
[ یک شنبه 24 اسفند 1393برچسب:, ] [ 17:44 ] [ مهلا گلی///الهام ]
[ ]

دلتنگم

دلتنگم....

اگه تو هم این حسو داری برو ادامه مطلب


ادامه مطلب
[ یک شنبه 24 اسفند 1393برچسب:, ] [ 5:35 ] [ مهلا گلی///الهام ]
[ ]

نقطه.


نه نقطه ایم، که تمام شده باشیم
نه سه نقطه ایم، که ادامه داشته باشیم
دونقطه ایم، پا در هوا!
میان زمین وآسمان،
هر کسی که می آید، یا کم مان میکند، یا زیاد
تا مارا آنچنان که دلش می خواهد، دوست بدارد
این است حکایت زندگی ما . . .!!

[ یک شنبه 24 اسفند 1393برچسب:, ] [ 5:33 ] [ مهلا گلی///الهام ]
[ ]

ارزو

گاهی باید دست کشید از تمام آرزوهایت تا به آرزویش برسد
کسی که بودنش تمام آرزویت است

[ جمعه 22 اسفند 1393برچسب:, ] [ 21:43 ] [ مهلا گلی///الهام ]
[ ]

 

گاهی می شود که من خوابم
و تو پیشم می آیی و نازم می کنی
و مرا می بوسی


ادامه مطلب
[ جمعه 22 اسفند 1393برچسب:, ] [ 21:41 ] [ مهلا گلی///الهام ]
[ ]

چهار شنبه سوری

سرخ میشوی وقتی میشنوی دوستت دارم
،زرد میشوم وقتی میشنوم دوستش داری…
چهارشنبه سوری به راه انداختیم،
سرخی تو از من زردی من از تو،
تو همیشه میپری و من همیشه میسوزم
[ جمعه 22 اسفند 1393برچسب:, ] [ 21:37 ] [ مهلا گلی///الهام ]
[ ]

دیوانه ی عاشق

از ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : چه کسی ﺭﺍ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ؟

ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ خندید و ﮔﻔﺖ: "ﻋﺸﻘﻢ" ﺭﺍ...
ﮔﻔﺘﻨﺪ : "ﻋﺸﻘﺖ" ﮐﯿﺴﺖ ؟؟ ﮔﻔﺖ : "ﻋﺸﻘﯽ" ﻧﺪﺍﺭﻡ !!

ﺧﻨﺪﯾﺪﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺑﺮﺍﯼ "ﻋﺸﻘﺖ" ﺣﺎﺿﺮﯼ ﭼﻪ کارها ﮐﻨﯽ....؟

ﮔﻔﺖ : ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻋﺎﻗﻼﻥ ﻧﻤﯿﺸﻮﻡ، ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ...، خیانت نمیکنم...
دور نمیزنم.... وعده سر خرمن نمیدهم...دروغ نمیگویم..خیانت نمیکنم....

و ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺷﺖ، ﺗﻨﻬﺎﯾﺶ ﻧﻤﯿﮕﺬﺍﺭﻡ، ﻣﯿﭙﺮﺳﺘﻤﺶ...
ﺑﯽ ﻭﻓﺎﯾﯽ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ، ﺑﺎ ﺍﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ ..
برایش فداکاری خواهم کرد..ناراحت و نگرانش نمیکنم...غمخوارش میشوم...

ﮔﻔﺘﻨﺪ : ولی ﺍﮔﺮ ﺗﻨﻬﺎﯾﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ ...، ﺍﮔﺮ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﻧﺪﺍﺷﺖ ..، اﮔﺮ ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﮐﺮﺩ ، ﺍﮔﺮ ﺑﯽ ﻭﻓﺎ ﺑﻮﺩ..اگر ترکت کرد ﭼﻪ...؟

اشک بر چشمانش حلقه زد و ﮔﻔﺖ : ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﻧﺒﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﻦ "ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ" ﻧﻤﯿﺸﺪم..
[ چهار شنبه 20 اسفند 1393برچسب:, ] [ 15:20 ] [ مهلا گلی///الهام ]
[ ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 15 صفحه بعد